در دل و خلوت میداند این عمل از سر صدق است، از مردی و آزادگی. اما با گذشت زمان دامنهها از پسِ مِه ظاهر میشوند، اینکه از سر فضل بود یا کتمان عیب به ادعای گزاف، این عمل جنونزاده است یا که از سر عقل، از قرار یا بیتابی؟ این قله از ریشههای فسرده و پیچاپیچ دامن گرفته و هر ریشه سر در تناقضی برده. اینها همه یک گل دمیدهاند، تنها این قله، این عمل! با اینهمه، آیا گذشته در تصلب آن کورانِ سفید و کور وامانده، یا که نه؟ با تبدیل نیت بعد از عمل میتوان ریشههای پیرهن در جلوه آیم گر کنی عریان مرا
به یاد غربت آزادیور
«هاموِن صغیر، هامونِ حقیر»
عمل ,سر ,ریشههای ,قله، ,دمیدهاند، ,اینهمه، ,این عمل ,از سر ,یا که ,این قله، ,دمیدهاند، تنها
درباره این سایت